بازنده جنگ 8 روزه غزه که بود؟
یادداشتهای قاصدک
اجتماعی
درباره وبلاگ


در کتابی خواندم که میزان فرزانگی و فهم و درک انسانها بر دو عامل استوار است ؛ گفتن سخنی دلنشین و پسندیده و داشتن دلی سخن پذیر. دوست عزیز به وبلاگ یادداشتهای قاصدک خوش آمدید . مطالب وبلاگ من در خصوص سایبر و امنیت رایانه , مسائل اجتماعی و مذهبی خواهد بود . سعی خواهم کرد که با بیان مطالب متنوع , وبلاگ جذابی را خدمتتان ارائه کنم . ترجمه هایی که در این وبلاگ مطالعه میکنید بیانگر دیدگاههای نویسنده وبلاگ نیست . از این که لحظات گرانبهایتان را صرف بازدید از وبلاگ من می کنید متشکرم . هرگونه استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است . بنا به دلایلی تصمیم گرفتم که آدرس وبلاگمو از sorushafshar.blogfa.com به آدرس جدید mydandelions.loxblog.com تغییر بدم . و از این به بعد مطالبم رو در این آدرس منتشر خواهم کرد .
آخرین مطالب
نويسندگان
30 آذر 1391برچسب:, :: 18:46 :: نويسنده : سروش افشار

 بازنده جنگ 8 روزه غزه که بود؟ ایهود باراک چرا استعفا داد؟ این گزارش به سوابق و جنایت‌های ایهود باراک و دلایل استعفای وی و بازتاب‌های آن خواهد پرداخت.

اسرائیل با اتکا به توان نظامی و گنبد آهنین خود، عملیات «ستون ابرها» را آغاز کرد. اما باران موشک‌های مقاومت که این‌بار تا قلب تل‌آویو و قدس اشغالی و دیمونا نیز رسید، مقامات این رژیم را غافلگیر کرد. این غافلگیری به حدی بود که در همان روزهای ابتدایی، مقامات این رژیم مستاصل در برابر باران موشک‌ها و ناکارآمدی گنبد آهنین، تقاضای آتش بس و میانجی‌گری کشورهایی نظیر مصر و اتحادیه اروپا را مطرح کردند.

 

 

طی جنگ هشت روزه بیش از 700 موشک به سرزمین‌های اشغالی شلیک شد و ناتوانی گنبد آهنین را به رخ جهانیان کشید

 

 

در نهایت این حمله اسرائیل نیز 8 روز بیشتر دوام نیاورد و شکستی دیگر برای صهیونیست‌ها رقم زد؛ شکستی که بار دیگر اختلافات در کابینه نظامی اسرائیل را شدت بخشید و به استعفای وزیر جنگ کابینه، ایهود باراک، منجر شد.

 

گروه گزارش‌های ویژه مشرق، در گزارشی به سوابق و جنایت‌های ایهود باراک و دلایل استعفای وی و بازتاب‌های آن خواهد پرداخت.

 

 

زندگی شخصی و سوابق نظامی

ایهود باراک متولد سال 1942 در شهر میشمار هاشارون فلسطین اشغالی است که در آن زمان جزو مناطق تحت کنترل انگلستان بود که در سال 1948 به دولت یهودی اسرائیل واگذار شد. باراک در سال 1959 به ارتش اسرائیل پیوست و دوران خدمت سربازی را در یگان زرهی ارتش گذراند. در سال 1982 و همزمان با جنگ اول لبنان، وی فرمانده نیروهای اسرائیل در لبنان  و از فرماندهان اصلی جنگ 1982 اسرائیل و لبنان بود. 

 

 

در جنگ اول لبنان باراک فرماندهی جنگ را به عهده داشت

 

 

در سال 1983 وی به سمت ریاست اطلاعات ارتش اسرائیل منصوب شد و در 1986 به سمت فرمانده فرماندهی مرکزی نیروهای مسلح اسرائیل برگزیده شد. رشد و ارتقاء درجه ایهود باراک در ارتش با انتخاب وی به عنوان معاون ستاد کل ارتش در سال 1987 و در نهایت رئیس ستاد کل ارتش در سال 1991 ادامه پیدا کرد.

تحصیلات ایهود باراک نیز در رشته ریاضیات و فیزیک در دانشگاه عبری بیت المقدس و تحصیلات تکمیلی وی در دانشگاه اسنفورد کالیفرنیا و در رشته "تحلیل سیستم" بوده است.


ایهود باراک در نظرسنجی از ساکنان سرزمین های اشغالی در مورد 200 اسرائیلی ماندگار، جایگاه 61 ام را به خود اختصاص داده است.

وی تا کنون دو بار ازدواج کرده که حاصل آن 3 دختر بوده است.

نیلی پریل همسر اول ایهود باراک

 

سوابق سیاسی باراک

ایهود باراک در تاریخ 7 ژوئیه 1995 از سوی اسحاق رابین به سمت وزارت امور داخلی کابینه منصوب شد. وقتی شیمون پرز پس از ترور رابین در نوامبر 1995 کابینه جدیدی تشکیل داد، باراک به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد. در سال 1996 نیز به یکی از اعضای حزب کارگر بود که وارد کنست شد و به عضویت امور خارجه و کمیته دفاع کنیست درآمد. در همان سال وی پس از شکست پرز در انتخابات نخست وزیری به سمت رهبری حزب کارگر رسید.

باراک در انتخابات نخست وزیری 1999 بنیامین نتانیاهو را با اختلافی فاحش شکست داد. در همان سال وعده کمپین انتخاباتی وی پایان بخشیدن به اشغال 22 ساله جنوب لبنان طی یک سال بود. اسرائیل در تاریخ 24 مه 2000 جنوب لبنان را تخلیه کرد. 

باراک در سال 2001 کلکسیونی از شکست‌های حزبی را در کارنامه خود ثبت کرد

 

دولت باراک مذاکرات صلح با سازمان آزادی‌بخش فلسطین را آغاز و اعلام کرد که "هر گونه اقدامی از سوی دولت اسرائیل به منظور دراختیار گرفتن این منطقه [کرانه باختری و غزه] به عنوان یک موجودیت سیاسی ناگزیر به شکل‌گیری یک حکومت غیردموکرات و یا غیریهودی منجر می‌شود. چرا که درصورت رأی‌گیری از فلسطینیان این منطقه کشوری دو ملیتی خواهد بود، و در صورتی که از آن‌ها رأی‌گیری نشود یک کشور آپارتاید خواهد بود."

ایهود باراک در انتخابات نخست وزیری سال 2001 از آریل شارون رهبر حزب لیکود، شکست خورد و از سمت ریاست حزب کارگر و عضویت کنیست استعفا کرد. وی تا سال 2005 از سیاست فاصله گرفت. وی در همین سال در انتخابات ریاست حزب کارگر شرکت کرد اما بار دیگر شکست خورد.

در سال 2007 با اقرار به "اشتباهات" و "بی‌تجربگی‌اش" بار دیگر به عرصه سیاست بازگشت

 

پس از شکست شیمون پرز در برابر امیر پرتز، باراک با وجود روابط متزلزلی که با این رهبر جدید داشت حزب را ترک نکرد. وی در ژانویه 2007 مبارزه برای بازپس‌گیری ریاست حزب کارگر را ازسرگرفت و طی نامه‌ای به "اشتباهات" و "بی‌تجربگی" خود در مدت نخست وزیریش اعتراف کرد. در انتخابات 2007 ریاست حزب کارگر وی توانست از رقبایش، از جمله پرتز، پیش بیفتد و 39٪ آرا را به دست آورد، اما انتخابات به دور دوم کشید.در دور دوم نیز آمی آیالون را با اختلاف اندکی شکست داد.

ایهود باراک از جمله عوامل اصلی فشار بر ایهود اولمرت نخست وزیر سابق اسرائیل بود. ایهود اولمرت در زمان جنگ 33 روزه با حزب الله، بدلیل عملکرد ضعیف و شکست اسرائیل در رسیدن به اهداف جنگ 33 روزه با حزب الله، تحت فشار احزاب این رژیم بود که در رأس آن ایهود باراک سرسختانه خواستار استعفای اولمرت شده بود و در نهایت انتشار گزارش وینوگراد در مورد کم کاری و ضعف اولمرت به همراه فشارهای باراک، تیر آخر را بر پیکر نیمه جان نخست وزیر وارد کرد.

 

 

 

جنایات اسرائیل در دوره مسئولیت باراک

 

یکی از برجسته‌ترین جنایات صورت گرفته در زمان مسئولیت ایهود باراک در وزارت جنگ اسرائیل، جنگ سال 2008 غزه موسوم به جنگ 22 روزه یا عملیات «سرب گداخته» بود که نیروهای ارتش اسرائیل دیوانه‌وار از هیچ جنایتی طی این 22 روز فروگذار نکردند و در نهایت پس از 22 روز بدون رسیدن به هدف اصلی خود که نابودی توان موشکی مقاومت و نابودی حماس بود، مجبور به آتش بس شدند.

بدلیل ممانعت اسرائیل از ورود خبرنگاران و ناظران بین‌المللی به غزه، آمار دقیقی از کشته شدگان حملات اسرائیل وجود ندارد اما آمار غیر رسمی از کشته شدن حدود 1500 نفر در این مدت خبر می‌دهند. 

 

 

برخلاف ادعای اسرائیل، بیشتر کشته شدگان جنگ غزه زنان و کودکان بوده‌اند که در پناهگاه‌ها هدف قرار گرفته‌اند

 

 

گزارش سازمان ملل حاکی از آن است که اسرائیل در طول جنگ غزه در سال 2008، از قوانین بین‌المللی تخطی کرده است. در این گزارش تصدیق شده است که اسرائیل با استفاده از بمب‌های فسفری تأسیسات مربوط به نیروهای امدادی سازمان ملل را هدف و بیمارستان‌های القدس و الوفا را مورد حمله هوایی قرار داده است.

کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل به ریاست ریچارد گلدستون در گزارش خود که به گزارش گلدستون مشهور است اسرائیل را به ارتکاب جنایت جنگی در غزه متهم کرده است.

گلدستون در گزارش خود این گونه نتیجه‌گیری می‌کند که اسرائیل با استفاده از نیروی نامتعارف، هدف قرار دادن غیرنظامیان به عمد، استفاده از فلسطینیان به عنوان سپر انسانی و از بین بردن زیرساخت‌های غیرنظامی در طول جنگ غزه مرتکب اعمالی در حد جنایات جنگی و احتمالاً جنایت علیه بشریت شده است.

روز پنجشنبه، 15 ژانویه 2099 گزارش شد که ریچارد فالک، گزارشگر ویژه سازمان ملل در سرزمین‌های اشغالی، بار دیگر شرایط انسانی در غزه را غیر قابل قبول دانسته و اسرائیل را به خاطر  "محبوس کردن غیرنظامیان در غزه" و جلوگیری از خروج آنان از صحنه عملیات به عنوان آواره جنگی، به "قساوت" متهم کرده است.

حمله اسرائیل به یک پناهگاه آورگان فلسطینی تحت نظارت سازمان ملل در بیت لاهیا

 

 

جان هولمز، مسئول امور کمک های بشر دوستانه سازمان ملل نیز درباره جنایات اسرائیل در غزه اظهار داشته است که با وجود اینکه اسرائیل بارها بر عزم خود در جلوگیری از آسیب دیدن غیرنظامیان در غزه تاکید کرده، اما شواهد نشان می‌دهد که در این مورد چندان موفق نبوده است.

پیشتر، تشکیلات درمانی حماس در غزه اعلام کرده بود که شمار کشته شدگان تا روز نوزدهم عملیات اسرائیل به بیش از یکهزار تن رسیده که بسیاری از آنان غیر نظامی بوده اند.

به گفته این منابع، بیش از چهارصد زن و کودک نیز در میان کشته شدگان بوده اند و آمار زخمی ها را هم به بیش از سه هزار نفر رسیده است

 

تنها تحرک کشورهای کم تحرک عربی

 

در جریان جنگ غزه - و سایر جنایات اسرائیل - کشورهای عربی مدعی جهان اسلام و جهان عرب،‌ سکوتی مرگبار را در پیش گرفتند و از هرگونه اظهار محکومیت تجاوز آشکار اسرائیل خودداری کردند. تنها تحرک اتحادیه منفعل عرب، شکایت به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بدلیل استفاده اسرائیل از اورانیوم ضعیف شده در جریان حمله به غزه بود. این شکایت بدون هیچ نتیجه و بررسی بیشتر به تاریخ پیوست.

 

شکایت‌نامه‌ کشورهای عربی را عربستان سعودی تهیه کرده بود. ملیسا فلمینگ، سخنگوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته است نامه‌ کشورهای عربی در اختیار کشورهای عضو آژانس قرار خواهد گرفت و موضوع در چارچوب اختیارات آژانس بررسی خواهد شد.

 

 

خطرات مهمات حاوی اورانیوم ضعیف‌شده

اورانیوم ضعیف‌شده، ماده‌ای است بسیار سنگین. وزن مخصوص آن ۷ /۱ برابر وزن مخصوص سرب است. از آن در گلوله‌های نفوذگر و بدنه‌ی خودروهای زرهی استفاده می‌کنند. گلوله‌های حاوی اورانیوم ضعیف‌شده در شکافتن بدنه‌ی تانکها تواناتر از گلوله‌های ضدتانک معمولی هستند. مهمات آغشته به اورانیوم محیط را آلوده به تشعشات رادیوآکتیو می‌کنند. خطر اصلی ناشی از اورانیوم ضعیف‌شده، مسمومیتی است که ایجاد می‌کند. سم اکسید اورانیوم در هوا پراکنده می‌شود و محیط زیست را آلوده می‌کند. جذب آن بویژه باعث آسیب‌دیدگی کلیه می‌شود.

سازمان "دیده‌بان حقوق بشر" اسرائیل را متهم به استفاده از بمب‌های فسفر سفید در غزه می‌کند. این در حالی‌ست که تراکم جمعیت در نوار غزه در سطح جهان مقام اول را دارد و بنابراین خطر استفاده از این نوع بمب در این منطقه، بسیار قابل ملاحظه است. بمب‌های فسفری شدیدترین سوختگی‌ها را ایجاد کرده و اغلب موجب مرگ عذاب‌آوری می‌شوند. پزشکان غزه می‌گویند که زخمی‌هایی با این نوع سوختگی‌ها به بیمارستا‌ن‌ها مراجعه کرده‌اند.


 

 

 

 

 

دیده‌بان حقوق بشر نیز استفاده اسرائیل از بمب‌های حاوی فسفر سفید را تایید کرده است.

 

 

موارد نقض قوانین بین‌المللی از سوی اسرائیل در جنگ 22 روزه

1. محاصره

این مورد شامل اعمال محدودیت‌ ارسال کالا به غزه و جلوگیری از عبور مردم، اجناس و خدمات از مرز، گاهی به مدت چند روز، و کاهش سهمیه سوخت و برق این منطقه می‌شود. اقتصاد غزه به شدت تحت تأثیر محدودیت‌های اعمال‌شده برای ماهیگیری شده و پایه‌گذاری منطقه پیشگیری در امتداد مرز میان غزه و سرائیل منجر به کاهش زمین‌های کشاوری و صنعتی این منطقه شده است. علاوه بر ایجاد شرایط اضطراری، این محاصره موجب تضعیف مردم و کاهش سطح سلامتیشان و دسترسیشان به آب شده است.

 

آمار مربوط به فلسطینیانی که در طول این عملیات جان خود را از دست داده‌اند متفاوت است. بر اساس مطالعات میدانی، سازمان‌های غیردولتی مرگ 1444 نفر را گزارش کرده‌اند. آماری که منابع دولتی اسرائیل ارائه کرده است 1166 نفر است. اما از آنجا که ارتش اسرائیل نوار غزه را منطقه عملیاتی اعلام کرده و دسترسی رسانه های همگانی به این منطقه را محدود ساخته، تایید مستقل گزارش های دو طرف امکانپذیر نبوده است.

 

 

حمله نیروهای اسرائیل با بمب های حاوی فسفر سفید به مدرسه سازمان ملل در جنگ 22 روزه

 

 

 

2حملات نیروهای اسرائیل به ساختمان‌های دولتی و مقامات غزه از جمله پلیس این منطقه.

نیروهای نظامی اسرائیل حملات متعددی به ساختمان‌ها و مقامات غزه به راه انداختند. کمیته پس از بررسی حملات وارد بر ساختمان شورای قانونگذاری و زندان اصلی غزه، اعلام کرد که هر دوی این ساختمان‌ها به حدی آسیب دیده‌اند که دیگر قابل استفاده نیستند. اسرائیل در واکنش به این گزارش، مدعی شد که این‌ها بخشی از "زیرساخت‌های تروریستی حماس" بوده‌اند، ادعایی که از سوی کمیته رد شد. کمیته اعلام کرد که حمله به این ساختمان‌ها در واقع حمله عمدی به دارایی‌های غیرنظامی و نقض قوانین بین‌المللی است که حملات باید تنها به اهداف نظامی محدود شوند.

 

3. الزام به انجام احتیاطات ممکن جهت محافظت از غیرنظامیان و دارایی‌هایشان از سوی نیروهای اسرائیلی در غزه

 

استفاده اسرائیل از سپر انسانی

در جریان تهاجم اسرائیل به غزه و درگیری خیابانی بین مبارزان حماس و نیروهای اسرائیل بسیاری از غیرنظامیان هدف گلوله‌های مستقیم سربازان اسرائیلی قرار گرفتند. اسرائیل در واقع با کشتار غیرنظامیان در پناهگاه‌ها سعی داشت همه جا را برای حماس نا امن سازد. 

همچنین دستگیری نوجوانان و کودکان در خیابان‌های غزه و استفاده از آنان به عنوان سپر انسانی یکی دیگر از جنایاتی بود که اسرائیل مرتکب شد.

 

 

استفاده نیروهای اسرائیلی از کودکان فلسطینی به عنوان سپر انسانی

 

 

جنگ هشت روزه و موشک‌هایی که در کابینه اسرائیل فرود آمدند

جنگ هشت روزه نشان داد اسرائیل در جنگ 22 روزه در هیچ سطحی نتوانسته توان موشکی مقاومت را نابود کند یا به آن آسیب جدی وارد کند. در حالیکه خود صهیونیست‌ها در این خیال بودند که با ضربات وارد شده در جنگ 22 روزه و محاصره کامل نواز غزه طی این مدت، حماس نتوانسته نیروی دفاعی و موشکی خود را بازیابد. بدین ترتیب با خیال وارد کردن ضربه نهایی به حماس و مقاومت،‌ آتش جنگ هشت روزه را برافروخت. اما شعله‌های این آتش بیش از 8 روز دوام نیاورد و باران موشکی آن را به سرعت خاموش ساخت. 

تنها کابینه متزلزل اسرائیل بود که بار دیگر همانند جنگ‌های 33 و 22 روزه، پس از شکست از مقاومت، انگشت اتهام به سوی یکدیگر گرفتند. اعلام تقریبا ناگهانی خبر کناره‌گیری از جانب ایهود باراک وزیر جنگ اسراییل نشان دهنده آن است که در پشت صحنه دولت نتانیاهو ماجراهای عمیقی در حال وقوع بوده که حاکی از اختلاف نظر اعضای کابینه با نخست وزیر است.

به اعتقاد تحلیل‌گران پس از جنگ هشت روزه و شکستی دیگر برای اسرائیل، مهم ترین علت وادار شدن باراک به استعفا، وجود اختلاف نظرهای عمیق و تقریبا غیرقابل رفع با بنیامین نتانیاهو بوده است. این اختلاف ها اخیرا آنقدر بالا گرفته بود که با آشکار شدن دورنمای انتخاب مجدد نتانیاهو به نخست وزیری در ماه ژانویه 2013، باراک ترجیح داده برای همیشه دولت را ترک کند.

ایهود باراک در زمان اعلام کناره گیری خود از دنیای سیاست گفته است معتقد است جان تازه ای باید به نظام سیاسی اسرائیل وارد شود که با انتخابات سراسری پیش رو این امر محقق خواهد شد. وی همچنین عنوان کرده است که قصد دارد وقت بیشتری را در کنار خانواده اش صرف کند.

ایهود باراک:

باید جان تازه ای به نظام سیاسی اسرائیل وارد شود

تعبیر "نیاز نظام سیاسی اسرائیل به جان تازه" نگاهی کلی به ترکیب فعلی کابینه این رژیم است که طی یک دهه اخیر روندی نزولی را پشت سر گذاشته است و شکست های مکرری را از مقاومت متحمل شده و حتی جایگاهش در آمریکا که اصلی ترین حامی اسرائیل بوده است بسیار تنزل پیدا کرده است. ایهود باراک بطور ضمنی کل کابینه نظامی اسرائیل و شخص نتیانیاهو را زیر سوال برده است که نظام سیاسی این رژیم را در بن بستی نابود کننده گرفتار کرده اند.

اما، ایهود باراک از اختلافاتش با بنیامین نتانیاهو و تاثیر این اختلافات در کناره گیری از سمت خود سختی به میان نیاورده است اما در کنفرانس خبری که پس از تصمیم به کناره گیری ترتیب داده شده بود اعلام کرد که گرفتن این تصمیم برای وی بسیار سخت بوده اما آن را با تمام وجود گرفته است.

رسانه های اسرائیلی حیات سیاسی ایهود باراک را دوره ای آشفته تفسیر می کنند که در نهایت با شکست به پایان خواهد رسید. در حالی که به عنوان یک نظامی کارنامه قابل قبولی از کشتار و جنایت بر ضد مردم فلسطین و لبنان برجای گذاشته است و در این زمینه نمره قبولی گرفته است.

از گزینه هایی چون موشه یعالون، شائول موفاز و آوی دیچر به عنوان جایگزین های احتمالی ایهود باراک نام برده شده است که بخت آوی دیچر معاون وزارت جنگ این رژیم بیشتر به نظر می رسد.


اختلافات داخلی کابینه اسرائیل

در مجموع محورهای اختلافات باراک و نتانیاهو را می توان اینگونه تشریح کرد:

* نتانیاهو در انتخابات امریکا آشکارا از میت رامنی حمایت کرد اما باراک جزو کسانی است که رسانه های امریکایی او را یکی از طرفداران اوباما در کابینه نتانیاهو اعلام کرده و نوشتند که امریکا در اوج اختلافات اوباما- نتانیاهو توانسته بود از طریق جذب او، صحنه نزاع با نتانیاهو را در درون اسراییل متعادل کند. بنابراین، باراک و نتانیاهو عملا درباره مهم ترین مسئله راهبردی اسراییل در ماه های اخیر یعنی موضوع نحوه تعامل با امریکا خصوصا درباره ایران به هیچ وجه اتفاق نظر نداشته اند.

*
موضوع دوم این است که نگاه راهبردی این دو به مسئله ایران و تفسیر سیاسی آنها از ارزیابی های اطلاعاتی عملا فاصله ای پر نشدنی با یکدیگر داشت. تفسیر نتانیاهو از داده های اطلاعاتی این است که ایران حتما در پی ساخت سلاح هسته ای است، اما تفسیر باراک این است که ایران فقط می خواهد تا آستانه ساخت یک سلاح جلو برود. نتانیاهو عقیده دارد ایران هسته ای تهدید موجودیتی برای رژیم اسراییل است اما باراک معتقد است –و به صراحت هم گفته- که چنین تهدیدی خیالی است و ایران حتی اگر سلاح هسته ای بسازد یک تهدید موجودیتی برای اسراییل نیست. نتانیاهو عقیده دارد اسراییل باید برای یک درگیری نظامی با ایران آماده باشد اما باراک به عنوان وزیر جنگ هرگز به این مسئله که اسراییل قادر به چنین کاری است باور نداشت و عملا هم گامی برای اجرای آن برنداشت. باراک شاید تنها مقام اسراییلی بود که در تایید نمایش مضحک نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل هیچ حرف با ارزشی نزد چرا که اساسا به تعیین خط قرمز برای ایران باور نداشت.

اختلاف بر سر نحوه برخورد با ایران از اصلی ترین اختلافات نتانیاهو و باراک بود


البته مواردی از اتفاق نظر هم میان این دو وجود داشت که به تدریج کم اهمیت شده است. نخست اینکه هر دو نفر باور داشتند که ایران اصلی ترین مسئله امنیت ملی اسراییل است و دیگر اینکه ابداع مفهوم منطقه مصونیت درباره برنامه هسته ای از جانب ایهود باراک کمک زیادی به نتانیاهو کرد تا اوباما را برای تعیین یک خط قرمز شفاف در مقابل برنامه هسته یا ایران تحت فشار بگذارد. این این حال، این کارشناس نتیجه گرفت، اختلافات نتانیاهو و باراک چنان اوج گرفته بود که اتفاق نظر درباره برخی مسائل هر چند مهم نمی توانست آن را بپوشاند.

*
و سوم اینکه عملا تنظیم روابط نخست وزیر با جامعه امنیتی و نظامی بویژه ارتش که وظیفه وزیر دفاع است، برای باراک تبدیل به یک کار غیر ممکن شده بود. جامعه نظامی و امنیتی در اسراییل از مدت ها قبل عقیده داشته اند که اسراییل باید در مواجهه با مسئله ایران کاملا زیر سایه امریکا حرکت کند و از هرگونه تظاهر به یک جانبه گرایی در این باره بپرهیزد اما نتانیاهو در سال های گذشته، همواره سعی کرده بود ارتش را به سمت اتخاذ راهبردها و تاکتیک هایی سوق دهد که از دید آنها کاملا غیر حرفه ای و غیر واقع بینانه بوده است.آخرین مورد از این قبیل تهاجم 8 روزه ارتش اسراییل به غزه بود که نتانیاهو با اهداف سیاسی و بدون هیچگونه منطق نظامی آن را به باراک و ارتش تحمیل کرد. نتانیاهو بارها تاکید کرده بود که در اسراییل سیاسیون تصمیم می گیرند و نظامی ها فقط اجرا می کنند اما استعفای باراک بعد از جنگ غزه نشان داد که این قاعده دیگر به طور کامل برقرار نیست. به این ترتیب کارشناسان عقیده دارند باراک که عملا دیگر مایل به ایفای نقش میانجی میان جامعه نظای و امنیتی و نخست وزیر خود رأی اسراییل نبود، تصمیم گرفته است به پشت صحنه بازگردد.



واکنش ها و گمانه زنی ها 

"داو خنین" از اعضای کنیست اسرائیل اعلام کرده است باراک با کناره گیری از سمت خود نمی تواند از مسئولیت شکست هایی که به اسرائیل تحمیل کرده است فرار کند و باید پاسخگوی عملکرد خود باشد. عملکرد باراک در تمام زمینه های نظامی، سیاسی و اقتصادی منجر به وخیم تر شدن اوضاع اسرائیل در جهان شده است.

از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر تصمیم وی برای پیوستن به تزیپی لیونی رهبر سابق حزب کادیما برای تشکیل حزبی جدید مطرح شده است. لیونی به تازه گی اعلام کرده است که قصد دارد با تشکیل حزبی جدید فعالیت های سیاسی خود را از سر بگیرد.

اسماعیل هنیه نیز در واکنش به خبر اعلام استعفای ایهود باراک اظهار داشته است: اگر اخبار مربوط به استعفای باراک صحت داشته باشد، باید گفت که این مساله یکی از نتایج بزرگ پیروزی مقاومت و شکست رژیم صهیونیستی و به ویژه وزارت جنگ است که بر اساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده است، تاکید و اصرار زیادی بر آغاز این جنگ و تداوم آن داشت.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها